تسنیمتسنیم، تا این لحظه: 15 سال و 7 روز سن داره

ســرزمین خاطراتـــ تسنیـــم

به سرزمین خاطرات تسنیم خوش آمدید...

خواب من

  دیشب خدا اومده بود          بگو کجا؟ تو خواب من خداجونم نشسته بود           کنار رختخواب من تو دست او یه عالمه          ستاره چشمک می زدن تا چشمم افتاد به اونا          یکی گذاشت تو دست من گفت: مال تو که صبح زود        ظرفی پر از دون می کنی  کفترامو، تو خونته تون           همیشه مهمون می کنی ...
27 شهريور 1391

من و دوچرخه ام

من ودوچرخه باهم به تیر برق خوردیم عجب تصادفی بود چه خوب شد نمردیم! دوجای کله ام شد قلمبه مثل گردو دوچرخه بدترازمن شکست کله ی او دوچرخه بازی من چه قدر درد سر داشت مقصرش کسی بود که تیر برق را کاشت. ...
27 شهريور 1391

دندان سفید ما

با نشاط و سرزنده شادمان و خندانم هم سفید و هم زیباست رنگ و شکل دندانم در جویدن لقمه می دهد مرا یاری پس بدان تو هم دندان در دهان خود داری آنکه می زند مسواک سالم است و خوشبخت است بی وجود دندان ها خوردن غذا سخت است در دهان خود نشکن پسته های سر بسته هِی نزن تو دندان بر هسته های در بسته چون که عمر دندانت می شود کم و کوتاه از نبودن آن ها می کشی تو از دل ، آه دیده ایم و می دانیم داده خالق انسان هم غذای خوشمزه هم دهان و هم دندان ...
27 شهريور 1391

طرز درست کردن ژله ی خرده شیشه برای جشن تولد

طرز تهیه: ژله در رنگهای مختلف آماده میکنیم سعی کنید رنگهاتون زیاد به هم نزدک نباشن رنگهایی که من انتخاب کردم. قرمز - آبی - سبز - نارنجی -  و ژله بیس   رنگهاش خوب بود ها ولی اگه تنوع رنگیش بهتر و بیشتر بود خوشگلتر هم میشد ولی رنگ دیگه اهواز گیرم نیومد ابتدا ژله ها رو جدا جدا در ظرفهای مربع یا مستطیل شکلی درست میکنیم و آب مورد نظرمون برا ژله ها به جای دو لیوان یک لیوان آب گرم و یک چهارم لیوان آب سرد میریزیم که سفت تر در بیاد و مهمتر از همه اینکه ظرفی که میخوایم ژله بگیره رو داخلش سلفون میکشیم و بعد ژله رو میریزیم تو ظرف که موقع تیکه تکه کردن راحتتر بتونیم انجام بدیم و تر و تمیز تر در بیاد و یه نکته اینکه وقتی ژله...
27 شهريور 1391

ماهیگیر فداکار

اتل متل توتوله رفتم لب رودخونه دیدم دوتا کوتوله شنا بلدنبودند اما تو آب پریدند رودخونه ی پر از آب می رفت به سوی مرداب یه ماهیگیر با قلاب ایستاده بود لب آب کوتوله ها داد زدند هردوتا فریادزدند: کمک کمک، ای ماهیگیر ما دوتا را از آب بگیر ماهیگیرفداکار اون مرد خوب و پرکار می خواست ماهی بگیره اما به جای ماهی کوتوله ها را کرد شکار ...
27 شهريور 1391

دایره لغات تسنیم خانومی

سلوم... حالتون خوبه؟؟ امروز براتون دایره لغات سه سالگیه عشقمو آوردم... بفرمایید:   دَرا =>زَهــرا  تَــبَـــلُّد =>تولّد باطِــمه =>فاطمه اِیـــلی =>خیــلی داو =>گاو آژی =>آجی صَلَبات =>صلوات عروشت =>عروسک تُـــجا =>کجا اُداپــظ =>خدافظ تیف =>یف اونه =>خونه چیتار میتَردی =>چیکار میکردی پَدات بیشم =>فدات بشم بــبـَـــشید =>ببخشید اوشدل =>خوشگل دِرمِز =>قرمز سادِت =>ساکت ندا =>نگاه نمیدم =>نمیگم بیخوابه =>بخوابه می تُنیم =...
27 شهريور 1391

مکالمه ی من و تسنیمی...

سلامـــــ به همهــــ حالتون خوفهـــــــ؟؟؟ عشق من که خیلی خوبه... البته هنوز باهاش حرف نزدم.... من و تسنیمم هر وقت باهم حرف میزنیم به یه شیوه صحبت میکنیم... یعنی همیشه یه چیز به هم دیگه میگیم.... اینم یه بار از این وقتایی که منو تسنیمی با هم حرف زدیم: من:شلام آژی....حالت اوبه؟؟؟ تسنیم:آده...توچی؟؟؟ من:مِشی منم اوبم... تسنیم:آژی بیا اونه ما...  من:باشه....توام بیا اونه ی ما... تسنیم:باشیه... من:چیتار میتردی؟؟؟ تسنیم:باژی میتردم.... و............................................. خلاصه ای قصه سر درازداره.................. تا خاطره ی بعدی از جیگملیــــــ بایــــــــــــــــــ ...
27 شهريور 1391

دوری از مامانیت

سلام دوستای گلممممممم حالتون چطوره؟؟؟ خب امروز میخوام براتون مثل همیشه از تسنیم گلی بگم... یه خاطره از خوشگلممم... تابستون امسال که تسنیم خانومی و مامانشو آجیای دوقلوش که الآن کلاس چهارمن اومده بودن تهران خونه ی ما...و چون به عروسی یکی از فامیلامون نزدیک بود اومده بودن تا لباس واسه عروسی بگیرن...بعدش مامان تسنیم و اون یکی خالم با هم رفتن بازار...من موندم و تسنیم و مامانم و آجیاش...تسنیم هی گریه میکرد و میگفت:مامانی تُجایی؟؟؟یه بغضی داشت که نگوووووو...   دلم داشت پاره می شد...کم کم گریه کرد...من و آجیاش هر کار کردیم فراموش کنه انگار نه انگار...بردیمش تو روشوییمون یه کم باهاش آب بازی کردی...
27 شهريور 1391